
امروزیها آینهکاریهای زیبای زیر گنبد و کاشیهای هفترنگ محرابش را میبینند، اما قدیمیترها چهاردیواری ساده و زمین پر از خاک و خارش را به خاطر دارند. هرچه هست، حالا هر دو دسته این آدمها با ندای الله اکبر اذان از در این مسجد وارد میشوند تا درکنار هم نماز جماعت را برپا کنند.
همراهی این روزهای جوانان و پیشکسوتان مسجد امامحسین (ع) از سالها قبل آغاز شده و روایتش در خطوط بعدی آمده است. این مسجد حالا یک پایگاه فرهنگی و مذهبی پرطرفدار در محله شقایق یک است که دختران بعداز مدرسه، آن را پایگاه اجتماعی خود میدانند.
برای اینکه بدانیم چه شد که مسجد امامحسین (ع) در محله شقایق یک، پا گرفت و شد بنای امروزی، باید سر صحبت را با مردی باز کنیم که چهلسال است ساکن این نقطه از شهر است. او که در این مدت عضو هیئتامنای مسجد بوده است، به خاطر دارد که مردم در چه فضایی نماز جماعت برگزار میکردند و محله چه کمبودهایی داشت.
غلامرضا اسماعیلی تعریف میکند: قدیم فضای خیابان هفتتیر ۲۹ این شکلی نبود. خانهها یکیدرمیان ساخته شده بود و کمبودها زیاد بود. مردم هم این بخش از کوچه را دیوار کشیده بودند برای مسجد، اما فقط دیوار بود و امکانات دیگری نداشت. سال۱۳۷۶ که قرار بر تشکیل پایگاه بسیج در محله شد، همین فضای چهاردیواری هشتصدمتری را دادند به بچههای بسیجی و چراغش روشن شد.
حاج غلامرضا تعریف میکند: مسجد که نمیشود گفت؛ اتاقکی بود که فعالیتهای بسیج در آن انجام میشد. ما هم برای نماز جماعت و دیگر فعالیتهای مسجدی به آنجا میرفتیم.
هرچه تعداد نمازگزاران بیشتر میشد. فضای اتاقک در دل آن زمین هشتصد متری، کوچکتر به نظر میآمد، تاجاییکه مردم در زمستان سرد، برای پیوستن به صف نماز جماعت، در فضای باز میایستادند. سال۱۳۹۴ خیّری پای کار آمد تا این داستان را تغییر دهد و شرایط را برای ساختن یک مسجد کامل آماده کند. محمدتقی واحدیانجواهری، مانند نام فامیلش در کار جواهر و طلا بوده است.
او تعریف میکند: بعداز بازنشستگی از کار آزاد، با دو پسرم که مهندس عمران بودند و در این محدوده فعالیت داشتند، کار میکردم تا اینکه یک روز از این مسیر رد شدم و دیدم وضعیت مسجد به لحاظ عمرانی بسیار خراب است. تصمیم گرفتم با فرزندانم این مسجد را بسازیم و یک قدم برای آخرتمان برداریم و مسجد را در دو طبقهونیم ساختیم.
آن روزها برای خیّر محله شقایق پر از خاطره است، از شوق مردم برای ساخت مسجد گرفته تا کارهای عمرانی. او میگوید: مردم خیلی ابراز خوشحالی میکردند و سؤال میپرسیدند کی کار تمام میشود. طی دو سال مسجد را ساختیم و طبقه پایین را هم تجاری کردیم تا منبع درآمدی باشد برای آینده مسجد.
از ماحصل تلاشهای محمدتقی واحدیان و گروه عمرانیاش، مسجد باشکوهی در دل محله شقایق یک، بنا شده که برنامههای فرهنگی و مذهبیاش پای خیلی از اهالی و بهویژه جوانان و نوجوانان را به مسجد باز کرده است.
حجتالاسلاموالمسلمین غلامحیدر حیدری، بهواسطه فعالیتهای پدرش در چند کوچه بالاتر در مسجد موسی بنجعفر (ع) با این مسجد آشنا شده و از سال۱۳۷۸ روحانی مسجد است. او تعریف میکند: این مسجد سرآمد برنامههای فرهنگی و مذهبی محله است.
حاجآقا تعریف میکند: در این مسجد از ابتدا مراسم محرم، تولد امامحسین (ع) و نماز اعیاد بهصورت ویژه برگزار میشد و نماد همراهی و همدلی اهالی محله بود. الان هم وضعیت همینطور است و به واسطه فعالیت پایگاههای بسیج خواهران و برادران در جذب نوجوانان بسیار موفق بودهایم.
به همین خاطر حضور مردم، این سجاده من همیشه جلوتر میرود. اول عقبتر بودیم که صف نماز به قسمت بانوان برسد؛ همینطور که نمازگزاران ما اضافه میشوند، سجاده من جلوتر میرود و صفها هم وصل میشود.
بین گفتوگوی ما با بزرگترها زیر سقف مسجدی که متبرک به نام امامحسین (ع) است، دختران در رفت وآمدند؛ دخترانی که بعضی با لباس فرم مدرسه میآیند. میترا عظیمی، مسئول پایگاه بسیج یاس نبی (س) مسجد، میگوید: امور مذهبی بهخوبی توسط روحانی مسجد و بزرگترها پیش میرود. ما سعی داریم اینجا کار فرهنگی را موازی پیش ببریم تا بچهها به خوبی رشد کنند.
او میگوید: در فضای مسجد روی کلاسهای تقویتی، سرود، تئاتر، ورزش و خطاطی متمرکز هستیم و همین باعث شده است که برنامههایمان مخاطب زیادی داشته باشد. مربیان ما در برنامههای اجرایی تلاش میکنند بهترین کار خود را ارئه کنند تا دختران در مسجد بمانند.
عظیمی و دوستانش یک طرح ابتکاری هم داشتهاند. آنها تعامل خوبی با مدارس محله برقرار کردهاند تا مربیان و آموزشهای خود را به مدرسه ببرند و برعکس بچهها را از مدرسه به مسجد بیاورند.
متفاوتترین کار این روزهای دختران پایگاه یاسنبی (س)، برگزاری تئاتری با موضوع شهداست. عظیمی میگوید: ما گعدههای کتابخوانی داریم و در ادامه، داستان این کتابها را که بیشتر زندگینامه شهداست، تبدیل به نمایش میکنیم و در فضای مسجد و مدرسه اجرا میکنیم.
مهسا، رؤیا، مریم، شیدا و... تعدادی از اعضای نوجوان فعال در مسجد هستند. مهسا میرزایی میگوید: مسجد هم به رشد فکری من کمک کرده و هم باعث شده است آشنایی بیشتری با فضای هنر داشته باشم و بتوانم برای آیندهام، نقشه بهتری ترسیم کنم.
حدیثه برزگر هم از اعضای این گروه تئاتر است و میگوید: اجرای نمایش باعث میشود هم خودمان بیشتر یاد بگیریم و هم پیامهای خوبی از زندگی شهدا به دیگران منتقل کنیم. رشد در فضای مسجد ما را از مشکلات و آسیبهای اجتماعی دور میکند و خیال پدر و مادرمان هم راحت میشود.
طی دو سال مسجد را ساختیم و طبقه پایین را هم تجاری کردیم تا منبع درآمدی باشد برای آینده مسجد
در طبقه همکف مسجد، روبه قبله و درکنار متن نماز غفیله، کاشی متفاوتی نصب شده است که توجه ما را جلب میکند. این تکهکاشی نه فقط یک المان خاص که یک نماد معرفتی و معنوی است که داستان خودش را دارد.
محمدتقی واحدیان تعریف میکند: در زمان ساخت مسجد، خانمی پیش من آمد و گفت «آقا با شما کاری دارم که خواهش میکنم انجامش دهید.» بعد یک کاشی از زیر چادرش درآورد و گفت، این را از حرم امامحسین (ع) آوردهام. یک جای مسجد نصبش کنید.
کاشی متفاوت از فضای مسجد یک طرف و معرفت و معنویت که پشت این کار بانوی محله بود یک طرف. واحدیان در دلدلکردن اینکه با کاشی چه کند، درخواست او را میپذیرد.
او میگوید: اول نمیدانستم چه کاری با آن بکنیم؛ چون با فضای مسجد همخوانی نداشت، ولی تصمیم گرفتم در دیوار قبله مسجد نصبش کنم.
تاسوعا و عاشورا که میشود، اهالی مسجد امامحسین (ع) مانند همه بچهمذهبیهای این شهر به تکاپو میافتند تا بساط عزا و پذیرایی را به پا کنند، عزاداری در این مسجد، اما یک سنت ویژه دارد.
غلامرضا اسماعیلی از شلهای میگوید که ۲۸سال است در اینجا پخت میشود و مزهاش برای اهالی همیشه تازه است. حاجغلامرضا تعریف میکند: از سال۱۳۷۶ که فضای مسجد فقط یک چهاردیواری بود تا الان، این دیگ خاموش نشده است. آن سالها در فضایی مثل بیابان و با کنده ۱۰دیگ شله برپا میکردیم؛ سختی داشت، اما مردم برای شلهاش صف میکشیدند.
اسماعیلی ادامه میدهد: در همه این سالها این رسم را زنده نگه داشتهایم، بعضی وقتها حجم غذا کم شده، اما هیچ وقت فراموش نشده است. الان هم وقتش که میرسد، اهالی از یک کیلو حبوبات گرفته تا پول گوشت و... را خودشان میدهند تا مجلس عزای امامحسین (ع) برپا باشد.
* این گزارش چهارشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۳ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.